اخبار روز موسیقی ایران

را از ما بخواهید

اخبار روز موسیقی ایران

را از ما بخواهید

یادداشت رضا صادقی برای «ترانه ماه» .....

http://up.vatandownload.com/images/mnr5r7kxo8qktnt2vzth.jpg

رضا صادقی به مناسبت تولدش، یادداشتی اختصاصی با عنوان حالا دیگر شده ام عمو رضا برای مجله ترانه ماه نوشته است. ...



پارسال شیر خسته بودم و امسال یک جنگجو که می‌خواهم برگردم به دنیا و حسابی با او بجنگم. کمرش را به خاک بمالم که فکر نکند از ترس پیاده شدم. 33 سال از  عمرم گذشت، یک دهه منت روی سرم بود که برای مردم خواندم و آنها قبولم کردند. خیلی خوشحالم که تولد من مصادف شده با ماه رمضان، شب‌های احیاء و همه‌ی اتفاقات خوب. احساس می‌کنم که خدا به زندگی‌ام برکت می‌دهد. در سال جدیدی که برایم می‌آید و در این 365 روز دیگر که خداوند به من می‌دهد، اگر آخرین 365 روز عمرم باشد، از همه می‌خواهم که حلالم کنند. ببخشند اگر بد بودم، اگردر این 33 سال اذیتی داشتم و اگر در این سال‌ها که برای مردم خواندم، اذیتم بیشتر بود.
من هیچ‌وقت برای بالا و پایین نخواندم. خواندم مستقیم واسه دل همه آدم‌هایی بود که دوست‌شان داشتم، مردمی که همیشه نگهم داشتند، نگذاشتند بروم، ماندنی شدم، و با آنها خواندنی شدم. از همه‌شان ممنونم. اگر این آخرین 365 روز زندگی‌ام باشد، فقط دوست دارم به همه مردم بگویم که باور کردم می‌شود توی دنیا با محبت اول خدا و بعد همین مردم به جاهایی رسید که خیلی‌ها آواره این دیار و آن دیار می‌شوند برای رسیدن به آن. من لذت بردم، من زندگی کردم و خوشحالم که ایرانی هستم و از همه مهم‌تر افتخار می‌کنم در سرزمینی به دنیا آمدم که اسمم شده رضا صادقی ایرانی. این باعث افتخار من است. در 365 روز تازه زندگی‌ام می‌خواهم با جان و دل مبارزه کنم. مبارزه نه برای کسب چیزی، نه برای خواستگاه ارث و میراث و زر و زور این دنیا. می‌خواهم برای اثبات بجنگم. اثبات اینکه می‌شود خوب گفت، می‌شود در عین اینکه  بد باشی، خوب بنویسی و خوب بگویی و از همه مهم‌تر اینکه یک عده نخاله این وسط احساس نکنند، بعضی وقت‌ها می‌توانند خیلی جاها باشند در صورتی که لیاقتش را ندارند. امسال فکر می‌کنم سال سختی باشد برای مردم. من فقط در این سال هم از خدا می‌خواهم اگر بودنم در این دنیا ارزشی دارد، به حکم همان محبتی که خودش دارد، دعای مرا بپذیرد که امسال برای مردم ساده‌تر بگذرد. درد نان امسال خیلی بیشتر شده، انشاءالله کمتر شود، درد دل خیلی زیاد شده، انشاءالله همه چیز خوب باشد. از همه مهم‌تر اینکه انشاءالله خدا مرا دوست داشته باشد تا از دیوانه‌بازی‌هایم دست بردارم.
33، عدد ویژه‌ای به نظر می‌رسد، اما من بدون دروغ و بدون آنکه بخواهم فلسفی‌اش کنم، دراین لحظه به عدد 33 فکر نکردم. 33 سالگی رضا مصادف شد با ازدواجش. شاید این زوج بودنش مصادف شود با زوج شدن تفکراتش و زندگی‌اش و این زیباست. شاید حکمت 33 همین است که قرار بود من از فرد دربیایم و زوج شوم. شاید این دو عدد 3 کنار هم، نشانه همان 3 محبت خداوند است. من احساس می‌کنم شاید قسمت و لطف خدا این بوده که در این 33 سالگی با همراهی همراه بجنگم. البته همراه من اصراری ندارد که بجنگد، اما همین که با من دراین جنگ همراهی می‌کند، خدا را شکر می‌کنم.
وقتی سن آدم بالا می‌رود، بعضی‌ها نگران می شوند اما من از بالا رفتن سنم نگران نمی‌شوم، چون احساس می‌کنم احتیاج به نگرانی نیست. نگران نمی‌شوم اما بعضی وقت‌ها دلهره می‌گیرم. بین 22 تا 33 سالگی ده سال فاصله است و من باید حتی برای دکمه‌های پیراهنم هم جواب داشته باشم. دلهره می‌گیرم برای اینکه چه طورمی‌شود بهتر از 22 ، بهتر از 11 ، بهتر از 20 و 30 و حتی بهتر از 32 سالگی باشم. از بالا رفتن سن نگران نیستم و اتفاقا ریش سفیدم را دوست دارم و خیلی خوشحالم که در این سه سال اخیر، جوان‌های خوب، آدم‌های خوب پیر یا جوان، که منت دوستی‌شان سر من است، مرا عمورضا صدا می‌زنند. فکر می‌کنم بهترین هدیه‌ای که ریش سفید به من داد، همین کلمه عمورضاست. سفید شدن ریش‌هایم، مشکی‌پوش‌بودن را هم تحت‌الشعاع قرار نمی‌دهد. نقل من از مشکی‌پوش بودن، یکرنگی بود و اصلا بحث خود رنگ مطرح نیست. سفید هم گوشه‌ای از یکرنگی است. رنگ مشکی که ما انتخاب کردیم، رنگ غم نبود و این حالا دیگر ثابت شده است. خدا کند این سفیدی ریش نشانه روشنی دل ما باشد.
 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد