اخبار روز موسیقی ایران

را از ما بخواهید

اخبار روز موسیقی ایران

را از ما بخواهید

(( پرچم سفید)) محسن چاووشی و اتفاقات ویژه....

محسن چاووشی یکی از مهم‌ترین خواننده‌های موسیقی پاپ بعد از انقلاب است. پدیدهٔ نادری که با خواندن شعرهای منفی و شباهت صدایی به خواننده‌ای لس‌آنجلسی وارد موسیقی شد و به شهرت رسید، اما در ‌‌نهایت در جایگاهی ایستاد که قدیمی‌ترین آهنگسازان موسیقی پاپ این سرزمین هم‌گاه در مصاحبه‌هایی به ملودی‌هایی که می‌سازد و شعرهایی که انتخاب می‌کند رشک بورزند. کارنامه کاری چاووشی دو تکه است؛ یکی به دوران غیرمجازی‌اش برمی‌گردد و دیگری به دورانی که مجوز گرفت و قرار شد در چارچوب‌ها کار کند. البته هر کدام از این قسمت‌ها هم قابل تفکیک است اما در حال حاضر فرصت این مفصل را نداریم.

چاووشی غیرمجاز خواننده‌ای دارای هویت مشخص بود که جهانی زخم خورده، غمگین و سیاه را در شعر، ملودی ووکالش به ما ارائه می‌کرد و تنظیم آن شعر و ملودی هم‌‌ همان قدر کثیف و خانگی بود که باید می‌بود. اما مجاز شدن این هنرمند باعث شد در ترانه مقید به اصول دیگری باشد و در موسیقی‌اش که مهم‌ترین معضل این دورانش بود از همکاری‌های ضعیف و بی‌ثمر با محمدرضا آهاری به آشفتگی هویتی در «ژاکت» برسد که معلوم نشد چطور ترانهٔ مثل «بازار خرمشهر» که یکی از آهنگ‌های محبوب آن سال‌ها برای حال و هوای سرخوش شد در کنار «آی بانو، بانو، بانو جان» کیکاوس یاکیده قرار گرفت.

آلبوم «حریص» هم اگرچه کمی‌تر و تمیز‌تر از دو آلبوم «یه شاخه نیلوفر» و «ژاکت» بود اما همین تمیزی در کنار آشفتگی موسیقیایی هویت محسن چاووشی غمگین و آلوده را به هم ریخته بود. انتشار آلبوم «پرچم سفید» نویدبخش مواجهه با هنرمندی بود که بیشترین اورجینالیته را در انتخاب شعر، ملودی و در ووکالش دارد و حالا به موسیقی درست و مطلوب این مجموعه هم نزدیک شده است. «پرچم سفید» دو ترانه دارد که در تاریخ موسیقی ما خواهد ماند. «قطار» اتفاق نادری است. ترانه‌ای اپیزودیک که قصه و روایتی عجیب از رفتن و ماندن دارد و سرشار است از تغییر کاراک‌تر با ملودی ناب چاووشی و موسیقی بی‌نظیر کوشان حداد. آهنگی بسیار نزدیک به موسیقی الکترونیک روز دنیا با شروعی عجیب، فضاسازی متفاوت و مودلاسیون پیانویی بی‌نظیر در پارت انتهایی‌اش. «قطار» آنقدر سطح انتظار‌ها را از چاووشی بالا برد که در آلبوم‌های بعدی‌اش باید شاهد اتفاق‌های بیشتری از این دست باشیم. اما ترانهٔ «پرچم سفید» که اسم این آلبوم هم هست، ترانهٔ ویژهٔ دیگر این آلبوم بود. در زمانه‌ای که کوبیدن بر طبق جنگ و دعوا بیشتر از گذشته شده است، از صلح گفتن و از صلح خواندن با مروری بر هشت سال جنگ و آوار و ویرانی؛ ترانهٔ این کار باید توسط جامعه‌شناس‌ها و آنهایی که تصویر ذهنی جوانانی که کودکیشان به بمب و خمپاره و مرگ و خون گذشت برایشان مهم است، بررسی شود.

جنگ هرگز تصویر زیبایی ندارد. زشت‌ترین تصویری که در ذهن ماست، تصویر پدرهای خونین و مادران داغدیده است. تصویر برادرهایی که زیر بمباران تکه‌تکه شدن و خواهرانی که به دنبال عروسکشان روی می‌ن‌ها ترکیدند. ما انسان‌های وطن‌فروشی نیستیم. سرزمینمان به‌‌ همان اندازه که برای پدرانمان مهم بود مهم است. اما با تقدیری که پدرانمان را به جبهه کشاند و با تقدیر جنگ دشمنیم. حرف این نسل‌‌ همان بیت آخر شعر حسین صفاست: «واسه پرچم سه رنگ، زیر پرچم سفید، من هنوز معتقدم، باز باید جنگید»... ما زیر پرچم صلح می‌جنگیم. بی‌بمب و گلوله، برای مرگ بمب و گلوله می‌جنگیم.

از این ترانه‌ها که بگذریم همان‌طور که در ابتدا گفتم مهم‌ترین ویژگی «پرچم سفید» آلبوم بودنش بود. چیزی که بیشتر از همیشه از محسن چاووشی انتظار می‌رفت. خواننده‌ای که شاید ویژگی‌های بارزی در آواز نداشته باشد، خوانندگی را به معنای کلاسیک آن زیاد بلد نباشد، اما می‌داند از همین صدای ضعیفش (به قول خیلی‌ها) چطور استفاده کند که درست‌‌ همان چیزی باشد که باید باشد.


منبع : ماهنامه تجربه
نظرات 1 + ارسال نظر
a پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 18:04

محسن چاوشی بی شک سلطان موسیقی پاپ است و با آلبوم من خود آن سیزدهم که بعد از چهار سال منتشر میشود بازار موسیقی را دگرگون میکند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد